آیا مقابله با پدیده ریزگردها ممکن است و راه‌حل دارد؟

از نظر علمی، وجود پدیده ریزگردها طبیعی بوده و صرفنظر از برخی عوارض منفی مانند بروز مشکلات تنفسی، باعث جابجایی مواد مغذی همراه با خاک در کره زمین شده و برای انواع زیست‌بوم‌های آبی و خشکی مفید است. ریزگردها وقتی مشکل اساسی ایجاد می‌کنند که حجم، تراکم و تکرار آنها به‌علت مداخله بشری در چرخه‌های طبیعی به ویژه چرخه آبی ازحد عادی فراتر روند. ریزگردها مرزهای سیاسی و جغرافیایی را به‌رسمیت نمی‌شناسند و یک تهدید منطقه‌ای و بین‌المللی محسوب می‌شوند. از اینرو، برای مقابله با تشدید ریزگردها یک راه‌حل جامع و همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مورد نیاز است. این تهدید بیش از همه، متوجه کشورهای واقع در خط کمربند خشک در آسیا و آفریقا و اطراف آن است.

ایران نیز از تشدید پدیده گردوغبار رنج فراوان می‌برد و باید مقابله با آنرا در سیاست‌های داخلی و خارجی در اولویت قرار دهد.نرا در سیاستهای داخلی و خارجی در  براثر تشدید پدیده بیابانزایی و ریزگردها، ادارات، مراکز آموزشی و فعالیت‌های روزمره کشاورزی و صنعتی و خدماتی به طور مکرر تعطیل شده، تنفس و سلامتی مردم دچار آسیب جدی و خطرناک شده، مهاجرت‌های محیط‌زیستی افزایش یافته و ضررهای هنگفتی به دولت، بنگاه‌های اقتصادی و مردم وارد شده است. برای مقابله با تشدید بیابان‌زایی و ریزگردها در منطقه باید پهنه‌ای از پاکستان و افغانستان گرفته تا سوریه و اردن و از ترکیه گرفته تا عربستان مورد خطاب قرار گیرد. از آنجاییکه کلیه کشورهای تحت‌پوشش از بحران‌های کمیابی آب و بیابانزایی و ریزگرد رنج میبرند، منافع آنها ایجاب می‌کند که برای رفع تهدیدها از طریق همکاری چاره‌ای بیندیشند.

متاسفانه گاهی ازسوی برخی دست‌اندکاران کنونی شنیده می‌شود که راه‌حلی برای بحران بزرگ کنونی وجود ندارد. آنها علاوه بر نپذیرفتن مسئولیت وضعیت نابسامان کنونی محیط زیست و اعتراف‌نکردن به ناکارامدی خود، بدینوسیله بر زخم‌های متعدد مردم نمک ناامیدی و یاس می‌پاشند‍!

در سطح بین‌المللی برای مقابله با ریزگردها تاکنون پژوهش‌ها و بررسی‌هایی صورت گرفته، قطعنامه‌هایی صادر گردیده و زمینه‌های سیاسی بین‌المللی تاحدودی فراهم شده است. می‌توان گزارش «   ریزگردها » که در پاییز سال 1395 (2016) به‌طور مشترک توسط برنامه محیط‌زیست ملل متحد (یونپ)، سازمان جهانی هواشناسی و دبیرخانه مقابله با بیابان‌زایی منتشر شد را اولین گزارش جامع و تحقیقاتی بین‌المللی در این زمینه قلمداد کرد. در گزارش یادشده، نقاط گردوغبارخیز در منطقه غرب آسیا در داخل و خارج (شرق و غرب) ایران معرفی شد. خوشبختانه در این راستا، طی یک دهه گذشته قطعنامه‌های متعددی در نشست‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد، سازمان جهانی هواشناسی، برنامه محیط‌زیست ملل متحد، کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی، سازمان خواربار و کشاورزی و … تصویب شده که هیات‌های ایرانی کم‌وبیش در نگارش، رایزنی و تصویب آنها موثر بوده‌اند.

در منطقه غرب آسیا، طی دهه‌های گذشته بین برخی دولت‌ها تفاهم‌نامه‌هایی در سطوح دوجانبه و چندجانبه تا قبل از ظهور گروه تروریستی داعش امضا شده که هنوز از اعتبار برخوردارند. اما اینگونه تصمیم‌ها و اقدام‌ها اثرگذاری کمی بر حفاظت از محیط‌زیست منطقه داشته است. یکی از علل این واقعیت تلخ آنست که برغم آسیب‌های شدید ازسوی ریزگردها، حفاظت از محیط‌زیست و در آن چارچوب مقابله با بیابان‌زایی و ریزگردها هنوز در اولویت ملی و سیاست خارجی دولت‌های منطقه نیست.

در سطح ملی راهبرد درازمدت مصوب برای مقابله با تشدید بیابانزایی و گردوغبار مورد نیاز است و هماهنگی لازم و کافی در سیاست‌گذاری و عمل بین نهادهای داخلی مسئول مدیریت منابع آب، کشاورزی و جنگل‌داری، محیط‌زیست، صنعت، خدمات و سیاست‌های داخلی و خارجی وجود ندارد. آنها هر یک برنامه‌های جداگانه‌ای را پی می‌گیرند و نسبت به اثرات توامان سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و محیط‌زیستی سیاست‌ها و اقدام‌های خود در داخل و خارج کم‌توجه هستند. نهادهای داخلی همزمان با اذعان مکرر به کمبود بودجه و ضعف ظرفیت‌های فنی برای مقابله با بیابانزایی و ریزگردها، هیچ سیاستی برای جذب منابع مالی و کمک‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ندارند. بخش‌هایی از برنامه‌های توسعه‌ای پنج‌ساله نیز گاه واقع‌بینانه نبوده یا در تناقض با یکدیگر بوده‌اند.

با این فرض که تغییر آب‌وهوا تا حدود 10 درصد و توسعه ناپایدار با مداخله انسانی درچرخه‌های طبیعی حدود 90 درصد در تشدید بیابانزایی و ریزگردها موثر بوده‌اند، برای مقابله با بیابانزایی و ریزگردها در مرحله اول به اراده سیاسی دولت‌ها و مردم و سپس عملی‌ساختن راه‌حل‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی زیر نیاز است:

  • راهبرد ملی جامع مقابله با بیابانزایی و گردوغبار (درصورت عدم وجود) در کشورهای منطقه تدوین و تصوب شوند. اولین شرط موفقیت در اجرای چنین راهبردی آنست که درچارچوب راهبرد ملی توسعه پایدار باشد که با همکاری نهادهای پژوهشی، سه قوه و جوامع مدنی تهیه و تصویب شده باشد. چرا که درچنین شرایطی است که توسعه اجتماعی و اقتصادی و نیز حفاظت از محیط زیست مدنظر قرارخواهد گرفت.
  • دو ائتلاف از کشورهای منطقه که سیاستهای‌شان در بروز ریزگردها موثر است یا از این پدیده رنج می‌برند تشکیل شود. در این راستا پیشنهاد می‌شود که ائتلاف اول شامل کشورهای واقع در غرب ایران یعنی ترکیه، سوریه، عراق، عربستان، اردن، کویت، قطر، امارات و ایران شود. در ائتلاف دوم واقع در شرق ایران نیز سه کشور ایران افغانستان و پاکستان فعال شوند.
  • سیاست تنش‌زدایی درکشورهای منطقه شروع شود. زیرا لازمه پیشبرد مقابله با تشدید ریزگردها همکاری دولت‌ها در مراحل مختلف گردهمایی، تبادل‌نظر، تحقیقات، یافتن راه‌حل، جستجوی منابع مالی و کمک فنی در سطوح ملی و بین‌المللی برای اجرا است. به عبارت دیگر، هرگونه همکاری بدون تنش‌زدایی در روابط سیاسی میسر نیست.
  • دولت‌های منطقه باید تعهد دهند که در راستای منافع ملی خود، از آخرین دستاوردهای علمی و فناوری‌ها و دانش سنتی بهره ببرند تا به نتایج بهتر و موثری برسند.
  • با رسیدن به هرگونه تفاهم توسط دولت‌های منطقه، سیاست‌های داخلی دولت‌های عضو ائتلاف دچار تغییر و تحول شوند تا امکان اجرای تفاهمات فراهم آید. روشن است که کلیه نهادهای داخلی هرکشور باید در اجرای سیاست‌های کلی و جامع دولت خود هماهنگ و فعال باشند. همچنین درصورت نیاز، نهادهایی تقویت یا ایجاد شوند.
  • وزارتخانه‌های امورخارجه منطقه به‌عنوان متولی و کانال اصلی برای ارتباط بین دولت‌های عضو ائتلاف و مذاکره پیرامون موضوع‌های گوناگون در دستورکار تعیین شوند.
  • برای تامین نیازهای مالی و فنی در مراحل سیاست‌گذاری و اجرا، از امکانات دولتی، بخش خصوصی، سازمان‌های مردم نهاد ملی و بین‌المللی، نهادهای بین‌دولتی منطقه‌ای (مانند راپمی) و بین‌المللی (مانند یونپ، دبیرخانه کنوانسیون مقابله با بیابانزایی، دبیرخانه کنوانسیون تغییر آب‌وهوا، دبیرخانه کنوانسیون رامسر، سازمان جهانی هواشناسی، صندوق سبز آب‌وهوا، تشکیلات جهانی محیط‌زیست، بانک‌های توسعه‌ای منطقه‌ای و …) استفاده شود.
  • با عنایت به درهم‌تنیدگی آب، بیابانزایی، گردوغبار و تغییر آب وهوا، آنها باید به عنوان موضوعات اصلی در دستورکار پژوهش‌ها و گردهمایی‌ها قرار گیرند.

درنگاه اول شاید نقشه راه پیشنهادی دشوار و دست‌نیافتنی تلقی شود. اما باید درنظر داشت که بیابان‌زایی و ریزگردها یک تهدید جدی برای مردم منطقه بوده و برای ادامه زندگی چاره‌ای جز مقابله با تشدید آن وجود ندارد. دیگر آنکه داشتن راهبرد ملی در هرزمینه‌ای و نیز هماهنگی و همکاری در سطوح ملی و منطقه‌ای جزو وظایف و مسئولیت‌های دولت‌هاست و اگر وجود ندارد باید آنرا ناشی از ضعف و قصور دولت‌ها دانست و اصلاح کرد. علاوه بر آن، چنین همکاری وسیعی مزایای متعددی در زمینه‌های دیگر برای کشورهای منطقه و جهان دربرخواهد داشت که بر اهمیت آن می‌افزاید.

چند نکته:
درصورتیکه موافق مفاد نوشتار بالا هستید، لطفا در انتشار آن بکوشید.
این نوشتار در بخش «دیدگاه‌ها» در تارنمای https://jaminmansour.net/ درج شده است.

بدون دیدگاه

موجب امتنان خواهد بود چنان که نظراتتان را در مورد مقاله / کتاب بنویسید .

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *