خاطره

ازجمله خاطره‌های به‌یادماندنی من در دوران فعالیت دیپلماتیک، میانجی‌گری برای حل‌وفصل اختلاف بین برخی دولت‌ها بود. یکی از موارد، حل اختلاف بین نمایندگان چهار کشور ژاپن، چین، روسیه و امریکا درخصوص بند 177 بیانیه نهایی اجلاس سران 2005 (1384) در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک[i] پیرامون جنگ جهانی دوم بود. اجلاس به ابتکار آقای کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل متحد و با موافقت دولت‌ها به‌منظور بررسی آخرین تحولات بین‌المللی، مواضع دولت‌ها، مذاکره و صدور یک بیانیه که نشان‌دهنده مواضع مشترک دولت‌ها بویژه درخصوص تجدید ساختار نظام ملل متحد باشد، تشکیل شد.

کارشناسان مستقر در نمایندگی‌های دایم دولت‌ها در نیویورک، ازجمله اینجانب، باید به موازات جلسات سران برای موضعگیری، موضوعات مربوط به حوزه تحت‌پوشش خود را در بیانیه در کارگروه مذاکره‌ای تدوین بیانیه دنبال می‌کردند. کارگروه از نوع باز[ii] بود و نمایندگان علاقمند دولت‌ها در آن شرکت و اظهارنظر کنند. با توجه به اهمیت موضوعات مورد بحث، حدود 200 تا 300 نفر در جلسات آن شرکت ‌کردند. من به‌عنوان کارشناس مسئول کمیته دوم مجمع عمومی (سیاست‌های بین‌المللی در زمینه‌های محیط‌زیست، اقتصاد و توسعه) در نمایندگی در کارگروه حاضرشده و در مباحث مشارکت ‌کردم. ازجمله مهمترین و حساس‌ترین موضوعات دراین چارچوب، ابتکار اتحادیه اروپا و تعدادی از دولت‌های فرانکفون آفریقایی و امریکای لاتین مبنی بر ایجاد «سازمان بین‌المللی محیط‌زیست» به‌منظور تقویت همکاری بین‌المللی و هماهنگی هرچه بیشتر دولت‌ها برای حفاظت از محیط‌زیست و بهره‌برداری پایدار از منابع طبیعی بود. این ابتکار با مخالفت آمریکا و تعداد زیادی از کشورهای درحال توسعه تصویب نشد و پس از مذاکرات بسیار، مقرر شد که وفق بند 169 بیانیه سران در رابطه با همگونی و اثرگذاری بیشتر سازوکارهای بین‌المللی محیط‌زیستی مذاکره و تلاش ادامه یابد. در این رابطه، بعد از خاتمه اجلاس سران یک کارگروه به ریاست آقای پیتر مایورو سفیر وقت سوییس برای تقویت برنامه محیط‌زیست ملل متحد (یونپ) تشکیل شد و مباحث بطور مجدد صورت گرفت اما به علت نبود تفاهم نتیجه ملموسی حاصل نگردید.

خاطره‌ای که قصد نوشتن و به اشتراک‌گذاری آن را دارم، مشارکت موثر و فعالانه در تدوین بند شماره 177 پیرامون جنگ جهانی دوم و حذف عبارت «کشورهای دشمن»[iii] در منشور ملل متحد بود که چندان به کشور ما ایران و مسئولیت من در اجلاس مربوط نمی‌شد و تنها به‌منظور حل اختلاف، ارایه مساعی جمیله برای رسیدن به نتیجه و نیز نشان‌دادن حسن‌نیت دولت ایران برای برقراری تفاهم در جهان از سوی من در ساعت 9 شب (آخرین روز فعالیت کارگروه) صورت گرفت. وفق برنامه اجلاس، باید موارد اختلافی باقیمانده صبح فردای آن روز حل‌وفصل می‌شد و متن نهایی بیانیه به تصویب سران در اجلاس می‌رسید. در پیش‌نویس بیانیه متنی در این رابطه وجود داشت که مورد قبول دو طرف اصلی بحث‌وجدل یعنی چین و ژاپن نبود و این واقعیت موجب درگیری لفظی تند بین دیپلمات‌های دوطرف در کارگروه شد.

پس از کمی تفکر و تخمین زمان و انرژی مورد نیاز برای میانجیگری و نیز سنجیدن جوانب سیاسی موضوع ازجمله روابط خوب دوجانبه، پیشنهاد میانجیگری بین ژاپن و چین را با نمایندگان دو کشور در جلسه کارگروه بطور خصوصی مطرح کردم و هردو آنها از آن استقبال کردند. مراتب به اطلاع رییس آرژانتینی کارگروه (معاون و عضو هیات رییسه اجلاس) رسید و وی حدود ساعت 9:30 دقیقه همان‌ شب بود که خبر میانجیگری هیات ایرانی را به اطلاع کلیه شرکت‌کنندگان درجلسه رساند و خواهان همکاری شد. از آنجاییکه باید متن پیشنهادی برای تصویب سران آماده می‌شد و اختلافات پیرامون چند بند از بیانیه 38 صفحه‌ای ادامه داشت، آن جلسه تا حدود یک بامداد به‌طول انجامید.

اینجانب درجریان رایزنی با ژاپن و چین متوجه شدم که چند دولت دیگر ازجمله روسیه و آمریکا نیز نسبت به بند مورد بحث حساسیت و موضع دارند. از اینرو دایره رایزنی گسترش یافت. یک کارگروه فرعی در آن‌شب تشکیل دادم و پس از آگاهی از جزییات خواسته‌ها و مواضع نمایندگان دولت‌های علاقمند به موضوع، چند متن را پیشنهاد دادم که هرکدام تا نیمه شب مورد قبول بعضی طرفها واقع نشد. رییس کارگروه که قصد خاتمه‌دادن به جلسه را داشت از تک تک مسئولان کارگروه‌های فرعی ازجمله هیات ایرانی خواست که نتایج فعالیت‌های خود را اعلام کنند. من از محل میز ایران اعلام کردم که بعد از چند ساعت رایزنی بین هیات‌های علاقمند به مباحث بند 177، متاسفانه تفاهمی بر سر فرمول‌های پیشنهادی اینجانب بدست نیامد و برغم تمام‌شدن فرصت رایزنی، درصورت امکان به تلاش خود برای یافتن متن مورد توافق طرفهای ذینفع تا صبح ادامه خواهم داد.

آن شب با تعطیل‌شدن جلسه، به خانه رفته و برای چند ساعتی خوابیدم، درحالیکه افکارم مغشوش و در پی یافتن فرمولی قابل‌قبول برای طرف‌های اختلاف بود. حدود یک ساعت فاصله زمانی خانه واقع در حومه شهر نیویورک با ساختمان مقر سازمان ملل متحد در محله منهتن بود. راستش، موضوع میانجیگری برای من کمی حیثیتی هم شده بود. به‌عنوان یک دیپلمات که تا آنموقع در جلسات کارگروه‌های مذاکره‌ای بی‌شماری شرکت کرده بودم، معتقد بودم که همیشه راه‌حل‌هایی برای کلیه طرف‌های اختلاف در داخل یا خارج وجود دارد و اگر دستیابی به آن در هر فرآیند مذاکره‌ای ممکن نشود، مشکل از نداشتن مهارت کافی در مذاکره‌کنندگان و نیز تسهیل‌گر (رییس کارگروه یا نماینده وی) است. از اینرو فشار زیادی حتی موقع خواب بر من تسهیل‌گر وارد شد.

صبح زود از خواب برخواسته و عازم دفتر نمایندگی ایران شدم درحالیکه غرق فکرکردن روی موضوع بودم که فرمولی به ذهنم رسید و آنرا روی تکه کاغذی تایپ کرده و زودتر از ساعت معمول به محل اجلاس در سازمان ملل بردم. کلیه هیات‌ها درتب‌وتاب جمع‌شدن برای تشکیل آخرین جلسه رسمی کارگروه برای نهایی‌کردن پیش‌نویس بیانیه و ارایه آن به اجلاس رسمی سران برای تصویب در ساعت 10 صبح همان روز بودند. رییس کارگروه را اول دیدم و گفتم هنوز مشغول رایزنی هستم و نتیجه را در جلسه اصلی کارگروه اعلام خواهم کرد. او تشکر کرد و رفت تا برای تشکیل جلسه آماده شود. من هم فرمول پیشنهادی خود را که همان بند شماره 177 بیانیه کنونی هست را به نمایندگان اعضای کارگروه فرعی نشان دادم. جملگی موافقت کردند و من هم نزدیک بود بخاطر موفقیتم در حل‌وفصل یک اختلاف بال در بیاورم. سفیر ژاپن که شادتر از بقیه بنظر می‌رسید، نوشته را از من گرفت و بی‌درنگ برای جایگزین‌کردن متن قبلی مورد اختلاف در پیش‌نویس بیانیه به دبیرخانه داد. جلسه کارگروه تشکیل شد اما قبل از شروع صحبت توسط رییس، جان بولتون سفیر و نماینده وقت آمریکا نزد سفیر ژاپن که صندلی او در کنار ما قرار داشت، آمد و درمورد موضع ژاپن راجع به متن جدید بند 177 پرسید و از موضع مثبت ژاپن اطمینان حاصل کرد. با شروع جلسه کارگروه، رییس آرژانتینی کلیه بندهای توافق نشده بیانیه را مورد بررسی قرار داده و طی آن بند جدید پیشنهادی پیرامون جنگ جهانی دوم نیز مورد تایید حاضرین قرار گرفت. در توضیح آن، رییس اعلام کرد که متن جدید بند 177 حاصل رایزنی‌های فشرده دیشب و صبح هیات ایرانی است. سفیر ژاپن نیز با ایراد سخنانی در کارگروه، از مساعی جمیله هیات ایرانی دریافتن فرمول مورد تفاهم بین طرف‌های مذاکره تشکر فراوان کرد. در ساعت 10 صبح، اجلاس رسمی سران شروع شد و پیش‌نویس متن بیانیه بطور رسمی تصویب شد و اجلاس پایان یافت.

بعد از پایان اجلاس، گزارش جلسه به اطلاع آقای ظریف سفیر و نماینده دایم کشورمان رسید و سپس به همراه گزارش جامع برگزاری اجلاس، بطور کتبی به تهران ارسال شد. فردای آنروز آقای ظریف اطلاع داد که سفیر ژاپن طی تماس تلفنی با ذکر نام از اینجانب تقدیر و تشکر کرده است. هفته بعد، منشی سفیر ژاپن تلفن زد و از سوی شخص سفیر، من و آقای مصطفی دولتیار همکار کارشناس مسئول کمیته (ششم) حقوقی مجمع عمومی را برای ضیافت ناهار در یک رستوران شیک در نیویورک دعوت کرد که پذیرفته شد. ضیافت ناهار بخاطر قدردانی از من بخاطر میانجیگری بین طرف‌های اختلاف پیرامون بند 177 بیانیه بود. علت دعوت از همکارمان آقای دولتیار، مربوط بودن موضوع به دستورکار کمیته ششم مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.

این رایزنی و وقایع حاشیه آن برای من تجربه ارزشمندی بود و درس‌هایی داشت که بشرح زیر است:

  • کلیه دیپلمات‌ها در جریان انجام وظایف محول شده، از پایتخت کشور متبوع خود دستورالعمل گرفته و براساس آن مذاکره و اقدام می‌کنند. درعین حال, آنها حدودی از اختیارات را هم دارند زیرا با توجه به وقوع کنش‌وواکنش‌های بیشمار در محل ماموریت مشورت‌گرفتن از پایتخت‌ها در کلیه زمینه‌ها و جزییات آنها ممکن نیست. مقایسه موضعگیری‌ها و گرفتن دستورالعمل‌ها طی فرآیند مذاکره‌ای مورد اشاره، نشان داد که نمایندگان ژاپن و امریکا از اختیارات بیشتری برخوردار بودند، درحالیکه نماینده چین بطور مکرر با پایتخت مشورت می‌کرد.
  • نماینده روسیه خود را علاقمند به موضوع نشان داد و بنظر می‌رسید که قصد او از مشارکت در مذاکرات غیررسمی، بهره‌برداری از میز مذاکره برای درتنگناقراردادن طرف‌های دیگر بود.
  • نماینده چین در طول مشورت‌های غیررسمی سعی داشت امتیازاتی از ژاپن بگیرد تا قدری از آسیب‌های وارده به کشورش براثر تهاجم وسیع ارتش ژاپن در طول جنگ جبران شود.
  • با توجه به روابط راهبردی امریکا و ژاپن، هیات امریکایی تلاش کرد که بند مربوط به «کشور دشمن» حاوی موضعی برخلاف منافع و مواضع کشورش نشود و همچنین رضایت ژاپن تامین گردد.
  • سفیر ژاپن خوشحال‌تر از بقیه از نتیجه مذاکرات بود و با پیگیری‌های مستمر در طول مذاکرات و دعوت از هیات ایرانی برای ناهار نشان داد که دیپلمات کاردانی در حفظ منافع کشورش و نیز قدردان کسانی است که در یافتن راه‌حل برای اختلاف‌ها کمک می‌کنند.
  • یکی از کارشناسان همکار در نمایندگی خیلی گذرا از اقدام من برای میانجیگری بین دولت‌های طرف اختلاف انتقاد کرد و معتقد بود باید در چنین مواردی کمک فکری نکرد تا آنها همچنان درگیر باقی بمانند. اقدامات من و نظرات این دوست، حکایت از وجود دو دیدگاه و شیوه برخورد در روابط خارجی کشور دارد. در دیدگاه اول با گرفتن موضعی متعادل توسط مسئولان و دیپلمات‌ها و با تلاش برای حل اختلافهای خود با دیگران و دیگران با یکدیگر باید برای رفع موانع پیش‌روی صلح و برقراری آرامش و دوستی در جهان کمک کرد. در این راه مسلما وجهه مثبت کشور ارتقا پیدا کرده و راه برای نفوذ بیشتر در سایر کشورها و استفاده بهینه از فرصت‌ها برای توسعه کشور عزیزمان ایران فراهم می‌شود. در دیدگاه دوم وجود تنش‌ها و حتی افزایش آن بین دولت‌ها در جهان مثبت تلقی شده و فرصت مغتنمی برای ماست که بتوانیم به اهداف مدنظر خود برسیم. قضاوت در مورد درست‌بودن هرکدام ازین دو نظر کاملا متفاوت را به‌عهده خوانندگان محترم می‌گذارم.

 

[i] – Declaration of the 2005 Summit in New York

[ii] – Open-ended

[iii] – Enemy States. کشورهای دشمن به کشورهایی (ازجمله ژاپن و آلمان و ایتالیا) اطلاق می‌شد که دولت‌هایشان در جنگ جهانی دوم شکست خورده و دشمن دولت‌های امضاکننده منشور تلقی می‌شدند. ازآنجاییکه مذاکرات مکرر بین دولتها برای اصلاح منشور آنزمان (و تاکنون) به جایی نرسیده بود، برخی دولت‌ها ازجمله ژاپن درصدد بودند که مصوبه‌ای از اجلاس سران برای حذف این عبارت بگیرند و در مذاکرات احتمالی برای اصلاح منشور در آینده از آن بهره‌گیرند.

بدون دیدگاه

موجب امتنان خواهد بود چنان که نظراتتان را در مورد مقاله / کتاب بنویسید .

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *